مدیران ریسک کسانی هستند که فرایند شناخت، تحلیل و ارزیابی، اولویتگذاری، کنترل و کاهش ریسک پروژه را انجام می دهند. آنان هدف از نقش خود و ارزشی کاری که برای شرکت و سازمان انجام می دهند، می دانند. با این حال، سایر کارمندان ممکن است درک نکنند که بخش ریسک چه کاری انجام می دهد یا مزایای گسترده استراتژی و اقدامات آنها چیست. برای نشان دادن اهمیت مدیریت ریسک، در اینجا 10 دلیل برای تاثیر و اهمیت آشنایی و آموزش مدیریت ریسک پروژه و در نهایت موفقیت شرکت ها را با هم مرور کرده و می بینیم کاهش ریسک پروژه و کنترل آن تا چه اندازه بر پیشرفت کل پروژه موثر است.
10 دلیل برای اهمیت و اثر مدیریت ریسک چقدر در کسب وکارها
۱- تعمیم سیاست های مدیریت ریسک به همه بخش ها
هر سازمانی با ریسک مواجه است. همان طور که بیشتر مدیران و کارکنان در هر کسب وکاری به خوبی می دانند، برای رسیدن به موفقیت، گاهی خطر و ریسک اجتناب ناپذیر است. با وجود این، بخش مدیریت ریسک در شرکت ها گاهی به عنوان «بخش مخالفت» خوانده می شود. مدیران ریسک کسانی در نظر گرفته می شوند که با طرح پروژه هایی که هر گونه ریسکی در آن وجود داشته باشد، مخالفت می کنند. اما این مسئله واقعیت ندارد. هدف از مدیریت ریسک از بین بردن همه ریسک ها در پروژه نیست. هدف اصلی برای مدیران ریسک، به حداقل رساندن پیامد منفی احتمالی ریسک ها و خطرات است. با همکاری با مدیران ریسک، کارمندان در بخش های مختلف هر کسب وکار، می توانند برای بهبود شانس موفقیت در پروژه تصمیمات بهتر و هوشمندانه تری با توجه به احتمال ریسک بگیرند.
۲- افزایش امنیت شغلی
سلامتی و امنیت از قسمت های مهم تاثیر مدیریت ریسک در پروژه است. آنها فعالانه در شرکت و کسب وکار به دنبال مشكلات بوده و به دنبال کاهش ریسک پروژه و برطرف كردن آنها هستند. مدیران ریسک، از تجزیه و تحلیل داده ها برای شناسایی روند عقب گرد و آسیب احتمالی به کسب وکار استفاده میکنند و استراتژیهایی را برای جلوگیری از تکرار مجدد آنها به کار میگیرند. یک محل کار امن برای همه بهتر است و این امنیت شغلی کاملا به فرآیند مدیریت ریسک پروژه وابسته است.
دانستنی هایی درباره مدیریت ریسک
۳- مدیریت ریسک، موفقیت پروژه را امکان پذیر میکند.
مدیران ریسک میتوانند در موفقیت پروژههایشان به کارمندان کمک کنند. همانطور که آنها خطرات را ارزیابی میکنند و استراتژیهایی را برای به حداکثر رساندن موفقیت سازمانی تدوین میکنند، میتوانند همین کار را برای تک تک پروژه ها نیز انجام دهند. کارمندان نیز با شناسایی به موقع این ریسک ها، احتمال و شدت مشکلات پروژه را کاهش می دهند. اگر مشکلی رخ دهد، از قبل یک برنامه عملیاتی برای رسیدگی به آن وجود دارد. این امر به کارمندان کمک می کند تا برای نتایج غیر منتظره آماده شوند و زودتر و بهتر به نتیجه دلخواه برسند.
۴- مدیریت ریسک حوادث و مشکلات غیرمنتظره را کاهش می دهد.
هیچ کس از مشکلات غیر منتظره استقبال نمیکند، به خصوص وقتی که تأثیر سازمانی داشته باشد. هدف مدیر ریسک این است که تمام خطرات احتمالی را ترسیم کند و سپس برای جلوگیری از آنها یا کاهش ریسک پروژه تلاش کند. فکر کردن به هر سناریوی احتمالی ریسک و رسیدگی به همه آنها غیرممکن است، اما مدیریت ریسک پروژه باعث می شود حوادث و مشکلات غیرمنتظره کمتر به وجود بیاید. وقتی به نظر می رسد ممکن است مشکل یا اشتباهی رخ دهد، مدیر ریسک یا بخش مدیریت ریسک باید اولین جایی باشد که یک کارمند به آن متوسل می شود. احتمال زیادی وجود دارد که برنامه ای برای آن مشکل خاص از قبل طراحی شده و یا در دست اجرا باشد.
۵- مدیریت ریسک منافع مالی ایجاد میکند.
به بخش ریسک نباید به عنوان مرکز هزینه سازمان نگاه کرد. در حقیقت این بخش از کسب وکار، مستقیماً ارزش آفرینی میکند. با تجزیه و تحلیل ریسکها و مشکلات، مدیران ریسک میتوانند وقایع را با سرعت بالا تشخیص داده و تلاش کنند تا ضررهای تکراری را به حداقل برسانند. با مدیریت ریسک پروژه، حوادث و مشکلات کمتر اتفاق افتاده و تأثیر کمتری می گذارد و به باعث صرفهجویی در منابع مالی خواهد شد. مدیران ریسک همچنین کارشناسانی هستند که برای به حداکثر رساندن تأثیر مالی برنامه مدیریت ریسک، پیشنهادهایی برای تهیه طرحهای مناسب بیمه را تهیه کرده و برای کاهش تاثیر ریسکهای بزرگ در شرکت به مدیران پیشنهاد میدهند.
۶- مدیریت ریسک باعث صرفهجویی در وقت و تلاش میشود.
تاثیر مدیریت ریسک در پروژه در صرفهجویی در وقت کارکنان بسیار اساسی است. کارمندان در صورت وقوع حوادث، وقت خود را صرف ارسال اطلاعات به بخش مدیریت ریسک میکنند. این کارها اغلب به روشهای جداگانه و ناکارآمد انجام میشود. با سادهسازی این وظایف، بخش ریسک قادر است از بار ارسال اطلاعات خستهکننده از کارمندان بکاهد و به آنها اجازه دهد زمان و انرژی خود را به سمت نقش واقعی خود هدایت کنند.
۷- مدیریت ریسک باعث بهبود ارتباطات میشود.
ارتباطات افقی و عمودی برای بهبود روابط سازمانی و کارکنان ضروری است. مدیریت ریسک، درک موضوعات داخلی و خارجی شرکت و پروژه را تقویت کرده و به همه کمک میکند تا به طور موثر با هم کار کنند. در حالی که بسیاری از کارمندان این موضوع را میدانند، اما در صورت عدم درک برخی از طرفین از تأثیر آن، عملی شدن ارتباطات بهینه دشوار است. مدیران ریسک با ارائه یک نقطه تماس متمرکز برای همه داده های ریسک و ارائه گزارش و تجزیه و تحلیل، به ارتباطات افقی کمک می کنند. مدیران ریسک با تعیین انتظارات و ارتباط داده ها با اهداف سازمانی، ارتباط عمودی را نیز ارتقا میدهند.
۸- مدیریت ریسک از بروز مشکلات اعتبار شرکت جلوگیری میکند.
بسیاری از ریسک ها درباره شهرت و اعتبار یک شرکت است: اتفاقی میافتد که باعث میشود عموم مردم به شرکت نگاه منفی داشته باشند. مسائل مربوط به اعتبار، بر کارمندان منفرد نیز تأثیر میگذارد، حتی اگر آنها واقعاً درگیر این مشکل نیز نباشند. مدیریت ریسک، خطر احتمال این عواقب را بسیار کاهش می دهد. وقتی حادثه ای ناگزیر اتفاق می افتد، یک برنامه و روند رسمی مدیریت ریسک به سرعت احتمال تشدید و پیامدهای منفی گسترده این پدیده را کاهش می دهد.
برای آشنایی بیشتر با کارگاه جامع مدیریت ریسک در پروژههای EPC کلیک نمایید
۹- نهادینهشدن فرهنگ شناخت ریسک در شرکت
فرهنگ قوی مدیریت ریسک برای همه طرفها در شرکت سودمند است: کارمندان خط مقدم، مدیران ریسک، مدیران اجرایی و تصمیم گیرندگان. مدیریت ریسک، یک ذهنیت پیشگیری و ایمنی را ایجاد میکند که در سازمان نفوذ کرده، اعمال کارکنان را تحت تأثیر قرار داده و انتظارات از عملکردها را واقعی میکند.
۱۰- ارائه راهنمایی در تصمیم گیری ها
تصمیمگیری یک فرآیند چالشبرانگیز است، به ویژه تصمیمگیری های بزرگ که تأثیر زیادی در موفقیت آینده شرکت خواهد داشت. دادهها و تجزیه و تحلیل مدیریت ریسک، کارمندان را در تصمیمگیری های استراتژیک عاقلانه راهنمایی می کند تا به تحقق اهداف شرکت کمک کند. آنها همچنین در مورد نقاط قوت و ضعف گزینه جایگزین تصمیمگیری، مشاوره داده و در مورد اینکه چه خطری را باید دنبال کرد و از کدام یک جلوگیری کرد توصیههایی را ارائه میدهند. بخش ریسک، منبع خوبی برای راهنمایی کارمندان در همه زمینه ها است.
منبع:
www.clearrisk.com